در افق می بینم هرسو فتنه برپا می شود

ساخت وبلاگ

 

 

 

ملتی ایمن نماند  در حصار مرز خویش

وقتی در جغرافیای دین که دعوا می شود

**********

      این سروده مربوط به زمانی است (3/12/91)  که

جنگ داخلی سوریه هنوزدرمراحل اولیه ی خود بود . اگرچه

دولت های غربی و سازمان جهنمی ناتو و متحدان ترک

وعرب آن از همان آغاز درگیری ها در سوریه به انتقال

گسترده ی تروریست های لیبیایی و سپس همگنان آنان از

سراسر جهان به این کشور دست یازیده بودند ولی هنوز از

گروه داعش وتشکیل « دولت اسلامی عراق وشام » وبعد

ترها « خلافت اسلامی » خبری نبوده است .

***********************************

در افق می بینم هرسو فتنه برپا می شود

وقتی از پای نفاق زنجیرها وا می شود

 

خرمن هستی ملت ها بسوزد بی دریغ

زآتشی که شعله ور این و آن جا می شود

 

غرب استعمارگر با تیغ جهل مسلمین

خون مسلم را چنان ریزد که دریا می شود

 

مسلخ آزادی و آزادگان گردد  یقین

هرکجا  گر خاکی بهر جهل ماوا می شود

 

ملتی ایمن نماند  در حصار مرز خویش

وقتی در جغرافیای دین که دعوا می شود

 

وقتی غرق بحر موهومات شوند چون مردمان

عقل تعطیل  فکر معطل  چشم اعما می شود  

 

دست به  غارت می برند برمال و ناموس کسان

خون مردمان مباح زآن پس به فتوا می شود

 

چون که  دست یازند به قدرت زهدان دین فروش

مردمان گردند موالی خود چو مولا می شوند

 

هرکسی که او نگردد با ستمگر هم صدا

کافراست پس با خدا در جنگ و اعدا می شود

 

حرمت انسان چنان گردد یقین پامال جهل

که توحش در تحیر از تماشا می شود

 

از عراق وشام  سینا تا برو مصرو حبش

دجله ها  جاری زخون  با نام الله می شود

               3/12/91

بیگی ( سینا ) لنگرودی

غزل هفتادوهفتم ازمجموعه ی دفتر(عاشقانه همیشه باتو ) – چاپ انتشارات سمرقند

 

 

بیگی( سینا ) لنگرودی...
ما را در سایت بیگی( سینا ) لنگرودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dbeigisinalangroudi4 بازدید : 10 تاريخ : شنبه 3 تير 1396 ساعت: 15:27